بازی نیست  

چه کودکانه است

آن هنگام که می پنداری به بوسه ای می توانی هرست آواری را که عشق بر سرم کوفته,

از چشمانم پاک کنی.

کاش باورت می شد مثنوی سوخته من بازی روزگار نیست.

blog comments powered by Disqus