حال من بی تو  



نیک بنگر به حال من بی تو.
دوستی می گفت:
ویرانه من معماری توست
جغد را بهانه مکن.

آری چنین است و خواهد بود سرنوشت دل من که زیر پایت افتاده.
شبهایم به کابوس ندیدنت می گذرد
و پگاه اشک در پس دود سیگارم نهان می سازم
تا کس نداند چه گذشت بر من و تو.
بشنو صدایی را که نه از گلوی من (1 و 2 )
که از دل من برآمده است.
دیر زمانی است که بغض حتی راه نفس بر من بسته است.


blog comments powered by Disqus