بیستمین بوسه
کودکی
به خانه مي رفت
با كيف و با كلاهي كه بر هوا بود.
چيزي دزديدي ؟
مادرش پرسيد
دعوا كردي باز؟
پدرش گفت
و برادرش كيفش را زير و رو مي كرد
به دنبال آن چيز كه در دل پنهان كرده بود
...
تنها مادربزرگش ديد گل سرخي را که در دست فشرده
آه
کودکی
به خانه مي رفت
با كيف و با كلاهي كه بر هوا بود.
چيزي دزديدي ؟
مادرش پرسيد
دعوا كردي باز؟
پدرش گفت
و برادرش كيفش را زير و رو مي كرد
به دنبال آن چيز كه در دل پنهان كرده بود
...
تنها مادربزرگش ديد گل سرخي را که در دست فشرده
آه
View the entire comment thread.
blog comments powered by
Disqus
<< پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر >>
آرشیو
مهٔ
(1)
مارس
(1)
فوریهٔ
(2)
ژانویهٔ
(5)
دسامبر
(5)
نوامبر
(5)
اکتبر
(11)
سپتامبر
(10)
اوت
(10)
ژوئیهٔ
(61)
مشترک شوید
خروجی فید وبلاگ
از طریق ایمیل:
میخوانمشان
یک پزشک
ایدههای خلاقانه، اما هراسناک و تباه این طوری هستند – گالری عکس
مسافر کوچولو در اخترک 0098
بررسی ویرایشگر
Backyard Stories
ماهی قرمز
من و سايه ام
Menentukan Waktu Mandi yang Baik Bersama Pilihan Sabun yang Bagus
یک پارسی
What You Need to Know About Asbestos
فليكا
پولیور خاکستری
هفت شهر عشق
سورئالیست
وقتی زمین نازِ تو را در آسمانها میکشید...
MED روز نوشته های
درباره ... ، لولو و صحبتهای اخیر جناب پرز ی دنت
سايه
دوباره
Cafe 19
زمستان است…
ایمان ملکی